� |
اهر هاراي ايران تورك فيلتر شد. بلاقا گؤره سون یازی لار
+0 به يه ن
هويت تركان ايراني غير قابل انكار استقسمت نخست-هويت تركان ايراني غير قابل انكار است
نوشته: دكتر يوسف ديزماري فردوسي شاعر پارسيگو به حضور تركان در مركز و شمال ايران اشاره كرده است. شهرري يعني بخش جنوبي تهران و آمل، دو شھري ھستند كه شاھنامه آنھا را شهرهاي توراني يعني شھرھاي تركان قلمداد كرده است. وي مي نويسد: كز ايران اگر زال زر با دو مرد بيايند و جويند با او نبرد گران مايه اغريرث نيك پي، سپه واگذارد از آمل به ري آرديني اوخو بؤلوم :
+0 به يه ن
دستاني كه گريبان گير فرهنگ ماست!!
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ((يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ)) سوره ي مباركه ي حجرات – آيه ي 13 ادبيات عاميانه ي هر قومي كه مردم آن، به طور روزمره با اصطلاحات و عبارات نغز و دلنشينش جانشان را نوري تازه بخشيده و با رياحين كلمات فرح بخشش دهانشان را عطر آگين مي كنند ، همچون گنجينه اي نفيس ، سينه به سينه و دست به دست، از نسل هاي ماضي به زمان معاصر رسيده است. ادبياتي كه زبان گويا براي توصيف پستي و بلندي هاي تاريخ ونماينده ي تمام و كمال آمال و آرزوهاي يك ملت است كه متضمن افسانه ها و حماسه ها همراه با شعر ومتن هايي زينت بخشيده به غنا با درون مايه ي پند و اندرز مي باشد. با عنايت بر توضيحات فوق در مي يابيم كه وظيفه ي خطير صيانت از اين گنجينه ي نفيس انساني و دُر گرانبهاي وجودي بر دوش مردمان همان قوم است كه متعلمين ديروز بوده اند و معلمين امروز. وظيفه اي كه عنايت بدان همراه با خرد جمعي در طول مدت هاي طولاني ، تاثير شگرفي بر حفظ زبان قومي و حيات پوياي فرهنگ فولكلوريك منطقه اي خواهد داشت . در اين ميان گاه رفتارهاي سهوي افراد يك قوم نفس زبان و ادبيات آن را به شماره مي اندازد و اين كج كُنشي ها تا جايي پيش مي رود كه اين افراد اصطلاحات با حلاوت زبان مادري را بدقواره و ناسازگار دانسته و به كار بردن آنها را نشانگر بي فرهنگي خود مي دانند !! و براساس اين نگرش ناصواب ، زباني غير از زبان مادري به فرزندان و نوادگانشان مي آموزند و تن نحيف زبان مادري خود را به دست گذشته مي سپارند و تِمثالش را در نگارخانه ي يادگاري هايشان با بد سليقگي بر ديوار مي كوبند تا هر از چند گاهي به ياد آنها روزگار بگذرانند. يا اينكه با استفاده ي خارج از حدود عادت از عبارات زبان هاي ديگر در زبان مادري ضربه اي مهلك بر تن اين نازنين امانت اجدادي خود مي زنند. آرديني اوخو بؤلوم : بؤلوم لر یولداش لار باغلانتی لار
یارپاق لار سایغاج
|
� |
� | � |